به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری فارس، رهبر انقلاب در ارتباط تصویری با مردم آذربایجان شرقی درباره سیاست جمهوری اسلامی در مورد برجام فرمودند: «حرفهایی زده میشود، وعدههایی داده میشود. من میخواهم امروز فقط همین یک کلمه را بگویم؛ بگویم ما حرف و وعدهی خوب خیلی شنیدهایم که در عمل، آن حرفها و وعدهها نقض شده و ضدّش عمل شده. حرف فایده ندارد، وعده فایده ندارد؛ این دفعه فقط عمل، عمل؛ عمل از طرف مقابل را ببینیم، ما هم عمل خواهیم کرد. با حرف و وعده و اینکه «ما این کار را خواهیم کرد، آن کار را خواهیم کرد» جمهوری اسلامی این دفعه قانع نخواهد بود، مثل گذشته نخواهد بود».
پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR ذیل پرونده «حرف قطعی» موضع جمهوری اسلامی در زمینهی تحریمها و برجام را در گفتوگو با مجید تختروانچی، سفیر و نماینده جمهوری اسلامی ایران در سازمان ملل متحد بررسی میکند.
گزیده اظهارات تخت روانچی را در ادامه میخوانید.
ما در مورد برجام و سیاست هستهای، همواره از یک منطق قوی برخوردار بودهایم؛ یعنی سیاستی که ما اتخاذ میکنیم، بر مبنای یکسری اصول است و این اصول، دارای منطقی است. طبیعتاً این منطق وقتی با کشورهای مختلف مطرح میشود جای هیچ شکوشبههای باقی نمیگذارد.
در مورد سیاست هستهای، وقتی ما در برجام به توافق رسیدیم، قبول کردیم که یکسری تعهدات را برای یک دورهی خاصی بپذیریم تا تحریمهایی که بهطور غیرقانونی و ظالمانه علیه مردم ایران وضع شده بود، در چهارچوب و بازهی زمانی برداشته شود؛ امّا آنها از همان ابتدا در عمل کار خلافی کردند که جای شکوشبههای باقی نماند. ما در دوره اوباما گزارشهایی برای هماهنگکنندهی برجام فرستادیم و به اقدامات خلاف دولت آمریکا در آن زمان نسبت به تعهداتش، اعتراض کردیم. در دورهی ترامپ هم که نقض فاحش برجام با خروج غیرقانونی آمریکا از برجام صورت گرفت، ما همان موقع اعلام کردیم که این کار خلاف برجام است و به اعضای شرکتکننده در برجام گفتیم که اقدام آمریکا نباید بیپاسخ بماند. آنها هم به ما گفتند که شما مدتی صبر کنید و ما جبران میکنیم، ولی متأسفانه نهتنها جبران نکردند، بلکه به تعهداتشان هم عمل نکردند.
هر سهنوع تحریم باید برداشته شود
همانطور که گفته شد، مبنای برجام قبول یکسری محدودیتها توسط ایران در ارتباط با موضوع هستهای در قبال لغو تحریمهای شورای امنیت، اروپاییها و آمریکاییها بود. درحقیقت اگر ما بخواهیم برای رفع تحریم، بهصورت ناقص برخورد کنیم، توازنی که از ابتدا در برجام شکل گرفته بود، به هم میخورد. همین اتفاق هم افتاد و با خروج دولت قبلی آمریکا از برجام، عدم توازن شدیدی بهوجود آمد. ما از همان ابتدا گفتیم که باید عدم توازن را رفع کنند؛ چون اگر این عدم توازن وجود داشته باشد، برجام دیگر معنی ندارد. ایران به طرف مقابل اعلام کرد که این وظیفهی شماست که این عدم توازن را رفع کنید، اگر در رفع آن ناتوانید، پس ما مجبوریم که توازن را به گونه دیگری برقرار کنیم. به همین دلیل ما یکسال صبر کردیم و بعد قدمهایی را بهصورت متقابل برداشتیم تا توازن در برجام بهوجود بیاید.
وقتی ترامپ از برجام خارج شد، یکسری تحریم که باید در چهارچوب برجام لغو میشد، برگشت و یکسری تحریم دیگر هم اضافه شد. علاوه بر این آمریکاییها تحریمهای دیگری، با عناوین جدیدی (غیر از هستهای) اعمال کردند. درواقع نهتنها در چهارچوب برجام تحریمها برچیده نشد، بلکه عناوین همان تحریمها را عوض کردند و بهعنوان تحریم جدید مطرح کردند. در مجموع از زمان خروج آمریکا از برجام تا الآن، سه نوع تحریم علیه ما اعمال کردند. اگر هرکدام از این تحریمها لغو نشود، بازگشت آمریکا معنی ندارد؛ یعنی آمریکا موقعی میتواند بگوید که من به برجام برگشتم که همهی این تحریمها لغو شود. صرف اعلامنظر و اینکه بگوید من آمادهام به برجام برگردم یا به برجام برگشتم، ولی در عمل این تحریمها لغو نشود و از بین نرود، از دید ما هیچ ارزشی ندارد.
امضا بدون راستیآزمایی معنی ندارد
علاوه بر این بحث راستیآزمایی هم از بحثهای بسیار مهمی است که ما حتماً بر آن تأکید داریم. ما وقتی تعهداتمان را در چهارچوب برجام اجرا میکنیم، نمایندهی آژانس نظارت دارد. این کاری است که نمایندگان آژانس بینالمللی انرژی اتمی انجام میدهند و آنها مشخص میکنند که تعهد ایران انجام شده یا انجام نشده است. سابقهی کار ما روشن است. ما وقتی موردی را قبول میکنیم، به تعهداتمان هم عمل میکنیم؛ امّا در ارتباط با لغو تحریمهایی که باید آمریکاییها انجام بدهند، ما باید بهعنوان کشور ذینفع راستیآزمایی کنیم؛ یعنی اگر آمریکاییها میگویند ما تحریم نفت یا پتروشیمی ایران را برداشتیم، ما نمیتوانیم فقط به امضای یک نامه یا اعلام موضع رضایت بدهیم. اگر امضاء همراه با فرآیندی برای راستیآزمایی اقدامات نباشد، معنی ندارد. بهطور مثال، نفتفروختن ما یکسری لوازمی دارد. شرکتی که میخواهد از ایران نفت بخرد، نباید از تحریمشدن توسط آمریکا هراس داشته باشد. درحقیقت مجموعهای از تحریمها باید لغو بشود تا فروش نفت بهصورت دقیق و کامل انجام شود. یعنی اگر اعلام شود که تحریم نفت ایران لغو شد، فینفسه نمیتواند کفایت کند. باید در کنارش تضمینهایی هم وجود داشته باشد که مشکلی برای فروش نفت هم پیش نیاید.
یک نکتهی بسیار مهم دیگر در زمینه راستیآزمایی، بحث بانکی است. مثلاً شرکتی که از ایران نفت میخرد، باید بتواند از طریق سیستم بانکی جهانی پولش را بهراحتی به ایران منتقل کند؛ یعنی نقلوانتقالات بانکی باید اینقدر ساده باشد که هیچ شکوشبههای در آن وجود نداشته باشد. بانکها نگران این نباشند که اگر وارد کار تجاری با ایران شدند، مورد تحریم آمریکا قرار میگیرند. آمریکاییها خودشان هم بهخوبی میدانند که اگر بخواهند واقعا کار دقیقی را در زمینه برچیدهشدن تحریم انجام بدهند، شامل چه عناصری باشد. بنابراین، ما رفع تحریم را موقعی میپذیریم که متوجه شویم و احساس کنیم که مراحلش دارد بهخوبی انجام میشود. وقتی چنین کاری انجام شود، ما هم آماده و حاضریم که به تعهدات برگردیم.
خسارت ایران در برجام جزو مطالبات ماست
موضوع خسارات ایران در برجام هم یکی از موضوعات بسیار حساس و جزو مطالبات ماست. البته این بهعنوان پیششرط شروع انجام تعهدات آمریکا نیست. ایران این موضوع را هم بارها اعلام کرده و ما حتماً بعد از اجرای تعهدات آمریکا، در جلسات کمیسیون مشترک به آن خواهیم پرداخت.
موضوع خسارات از این جهت برای ما مهم است که در طول چند سال اخیر، صدمات زیاد جانی و مالی در اثر تحریمها به ما وارد شد. مثلاً آمریکاییها ادعا میکردند که دارو تحریم نیست و به دروغ اعلام میکردند که خارج از شمول تحریم است، ولی تحریم بود و صدمات زیادی به مردم بهخصوص در دوران کرونا ما زد. بنابراین، ما در طول این سالها هم ضربهی انسانی و هم خسارات مادی فراوانی خوردیم. خسارات موضوع مهمی است و باید به آن پرداخته شود که چه کسی مسئول این کار است و چگونه باید به خسارات رسیدگی و به مردم پرداخت شود.
حتی اگر تحریمها رفع شود نباید خیالمان راحت شود
موضوع خنثیسازی تحریمها و ارجحیتش نسبت به رفع تحریمها که رهبر معظّم انقلاب فرمودند هم از موضوعات بسیار مهم است. ما باید از نظر داخلی به حدی برسیم که بتوانیم اثر تحریمها را خنثی کنیم، ولی چگونه؟ مثلاً اگر نفت ما را تحریم میکنند، ما باید وابستگی اقتصادمان به نفت را به مرور زمان کنیم و به صفر برسانیم تا وقتی تحریم میکنند، تأثیر چندانی روی اقتصاد ما نداشته باشد. البته ما تلاشمان را برای رفع تحریمها میکنیم، ولی باید کاری کنیم که اثر تحریمها خنثی شود. این کار هم شروع شده است و در چند سال اخیر تلاش کردهایم، ولی باید این تلاشها بیشتر شود تا بتوانیم تحریمها را خنثی کنیم؛ حتی اگر تحریمها رفع شدند و آمریکاییها تعهداتشان را انجام دادند، نباید خیالمان راحت شود، چراکه در آینده ممکن است آمریکاییها دوباره چنین کاری را انجام بدهند. بنابراین، باید مصونسازی اقتصاد از تحریمها، سرلوحهی کارمان باشد و با قوت بیشتری ادامه پیدا کند.
البته ما با دنیا تعامل داریم و جمهوری اسلامی میخواهد که با همه کشورها تعامل داشته باشد. طبیعتاً با یکسری کشورهای دوست، تعامل ما بیشتر است و با عدهای کمتر. اصل تعامل بینالمللی مورد قبول همه است امّا مسئلهای که برای ما اهمیت دارد، قوتبخشی اقتصاد از درون است. در عین اینکه تجارت بینالمللی داریم، ما نباید اقتصادمان به خارج از کشور متکی باشد که با اعمال تحریم دچار مشکل بشویم. ما باید با توجه به ظرفیتهای زیادی که کشور دارد، بتوانیم اقتصادمان را از درون تقویت کنیم. بنابراین کلید حل مسائل، تمرکز بر روی تواناییهای داخل و ظرفیتهای خودمان است که بتوانیم به اقتصادمان قوت ببخشیم.
وحدت هم از مسائل بسیار مهم و کلیدی بهخصوص در سیاست خارجی است. وقتی مجموعهی نظام جمهوری اسلامی ایران در حوزهی سیاست خارجی و بینالمللی به تصمیم واحدی میرسد، طبیعتاً مسئولین کشور باید در چهارچوب آن سیاست عمل و حرکت و موضعگیری کنند؛ چون غیر از این، مورد سوءاستفادهی دشمنان قرار میگیرد. اگر یکصدا با طرفهای خارجی صحبت کنیم، طبیعتاً سوءاستفادهی دشمنان دیگر کمترین تاثیر را در مسائل ما خواهد داشت. ولی اگر چند صدایی باشد، خودبهخود باعث مشکل میشود و دیگران طمع میکنند. البته همه میتوانند نظرات و دیدگاههای مختلفی را مطرح کنند، ولی وقتی به یک نظر و تصمیم رسیدیم که نظر نظام جمهوری اسلامی است، همه باید در این چهارچوب صحبت کنند و با یک زبان، نظر جمهوری اسلامی را در سطح بینالمللی مطرح کنند و موضعگیری کنند.